|
♣__ کلاه خاکی __♣ من ... سال هاست تو را به قلبم وعده داده ام تقصیر من نیست راه خانه ات از حافظه کفش هایم پاک نمی شود *** تو که رفته ای تنها قبض تلفن با من مهربان شده است
از کتاب:چقدر هیچ کس شبیه تو نیست نغمه دانش آشتیانی گورستان گورستان است چه صحن یک امام زاده باشد چه بهشت زهرا(س) چه گور دسته جمعی! گورستان یعنی قدر زندگی ات را... باید زودتر بفهمی!!! گیلاس آبی میلاد تهرانی تنهای تنها... عاشقم کردی و رفتی بی بهونه توی این سکوت دلگیر کسی با من نمی خونه یه روزی گفتی می مونم با تواما... رفتی و تنهام گذاشتی با سیل غم ها حالا من تنهای تنها توی گوشه اتاقم غرق شدم با یاد عشقت توی رویا حامد آزارم ميدهد ديدن آن منظره كه مادري كودكش راسيلي ميزند
كه مادر منبع محبت است يا كودك ؟!!
زنده یاد حسین پناهی تو اعتنا به اشک های من نکن عبور کن و فصل پنجم شکستن مرا مرور کن
اسیر فاتحه شدم _ گناه، مرگ واژه بود برای ختم این غزل، بساط جفت و جور کن
در این هوا که هر طرف اسیر درد می شوم بیا، بیا ستاره شو برای من ظهور کن
همیشه فکر می کنم که رفتنت بهانه بود بیا به ذهن خسته ام، ترانه شو خطور کن
همنورپابرهنه ام در این مسیر سوت و کور شب سیاه قصه را بیا و غرق نور کن
از کتاب چسبی به نام زخم سید احمد حسینی تو همیشه در یاد منی آسمان به آسمان کوچه به کوچه رویا به رویا! هرجایی که می نگرم با منی اما... دلم برایت تنگ می شود!!!
گیلاس آبی میلاد تهرانی کار تو چقدر بی خیالی باشد یا اینکه همیشه ماست مالی باشد اخلاق تو مثل فلفل دلمه ای است وقتی شکمت همیشه خالی باشد
مجموعه شعر از کتاب : گاو صندوق بر پشت مورچه کارگر پدیدآور: جلیل صفر بیگی
نگفته بودم بی تو میمیرم؟! مرگ همین وهم بودن است در _ با "بی تویی" باور کن
مجموعه شعر در با بی تویی سید علی کاشفی خوانساری
با بال و پرت نگو که ماندن ننگ است فریاد نزن که آسمان خوشرنگ است برگرد پرنده! دل به پرواز نبند اینجا دل یک قفس برایت تنگ است برگرفته از کتاب "پاییز بهاریست که عاشق شده است" سروده میلاد عرفان پور وقتی که خواهرم عروسکش را گم کرد هشت ساله بود وقتی من خودم را گم کردم تو هشت ساله بودی بیست سال تمام است که من و عروسک خواهرم پیدا نشده ایم برگفته از کتاب طهران خیابان جمهوری مجموعه شعرهای آزاد دوست عزیزم سید احمد حسینی
گشتم اما نیافتم رفتم اما نرسیدم در هیچ کس جز او نشان از عشق ندیدم حامد
این همه منتظر شدم تاببینم چشماتو من اما دریغ و افسوس رفتی و باز نیومدی من با تو بد کرده بودم؟ چرا شدی به این بدی؟ نشستمو نشستم دل به کسی نبستم به عشق با تو بودن توی قفس شکستم حامد روزگار عجیب... روزگاری است عجیب برادر برادر را می دهد فریب مال دنیا معشوق هر نانجیب برده دل را سکه های دل فریب مانده ام در این جهان من بی نسیب شده ام تنها و حیران و غریب حامد ای پدر...
ای پدر نور امیدم بی تو رو سیاهم با تو سپیدم ای پدر آرام جانم بسته به جان تو ، جانم ای پدر شمع وجودم تا ابد رو به تو در حال سجودم حــــــامـــــــد (کلاه خاکی)
امشب دوباره این دلم هوای دیدنت رو کرد بعد از نگاه نافذت نگاه به هیچکس نمی کرد امشب دوباره این دلم میخواد تورو ببیندت بازم مثه گذشته ها توی بغل بگیردت امشب دوباره این دلم گریه و زاری میکنه واسه دوباره دیدنت باز بیقراری میکنه امشب دوباره این دلم غرق یه دنیا ماتمه فقط میخواد بهت بگه دوست داره یه عالمه حــــــــامـــــــــد (کلاه خاکی)
درباره وبلاگ  سلام عزیزان به وبگاه کلاه خاکی خوش آمدید. امیدوارم از خواندن مطالب و اشعار بنده لذت ببرید و با نظرات سازنده خود بنده را در بهبود مطالب یاری نمایید. با تشکر آخرین مطالب آرشيو وبلاگ 
نويسندگان پیوندهای روزانه
پيوندها
|
||||||||||||
 |
<-PollName->
آمار
وب سایت:
