♣__ کلاه خاکی __♣ من ... سال هاست تو را به قلبم وعده داده ام
این همه منتظر شدم تاببینم چشماتو من اما دریغ و افسوس رفتی و باز نیومدی من با تو بد کرده بودم؟ چرا شدی به این بدی؟ نشستمو نشستم دل به کسی نبستم به عشق با تو بودن توی قفس شکستم حامد نظرات شما عزیزان: حاجتی در دل بی تابم داشتم ... به دل گفتم : لیاقت برآورده شدن خواسته ات را نداری وگرنه از تو حرکت و از خدا برکت و خدا هم برایت برآورده اش میکرد. دل گفت : مگر آنچه را که تا بحال خدا به تو داده است لیاقتش را داشته ای ! و مگر او تا بحال در بذل نعمت هاش به لیاقت تو نگاه می کرده است ؟! ... و قسم می خورم که راست می گفت .
salam khaili vaght bo0od be wbet sar nazade bo0odam delam vase ashaaret tangiidee bo0o0odd
rastii manam jadidian sherr migamm nemidonam chera rastii haet chetooree to yahoo ke on nemsihii haleto beporsam aghalan haleto to web behem begoo chetore ke negaran nabashammm harja hastii shad bash va khoshhall dar panahe hagh bashiii movaagh va ashegh
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم .
آن دم که با تو ام
ای آنکه زنده از نفس توست جان من آن دم که با توام، همه عالم ازان من آن دم که با توام، پُِرم از شعر و از شراب میریزد آبشار غزل از زبان من آن دم که با توام، سبکم مثل ابره ا سیمرغ کی رسد به بلندآسمان من بنگر طلوع خندهی خورشید بر لبم زان روشنی که کاشتی ای باغبان من! با تو سخن ز مهر تو گفتن چه حاجت است؟ خود خواندهای به گوش من این، مهربان من
سردم شده
می لرزم در حالیکه در آغوش معشوقم ! نمیدانم گرمای تنش گرمم نمیکند احساس سردی دلش مرا می لرزاند یخ میزنم تا کی ؟ تا کی صبر کنم ؟ من گرمی دل میخواهم این هوس این گناه دلش را پر کرده ... جای من را پر کرده ... او دلم را نمیخواهد ولی من و بیچاره دلم که با صدای ترک خوردن یخ های خشکش التماسش میکند ولی ... عالی بود
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان پیوندهای روزانه پيوندها
|
||||||||||||
|